سلام ليلاي عزيزم
مي بينم كه دلت واسه ماماني جونتون حسابي تنگ شده و اين دوري باعث شده كه طبع ژر مهر شما همچون مهر مادري بشه و ما دوباره مهمون نوشته هاي زيبات بشيم ... عزيزم غصه نخور بالاخره مامان بزرگوارتون هم از سفر چند ماهه خودشون برمي گردن و شما رو از دلتنگي در ميارن و خونتون رو غرق محبت بي كرانشون مي كنن ... انگاري همه خونه ها به داشتن يه آدم بهشتي نيازمنده خدا كنه همه سفر كرده ها زود از سفر برگردن تا به قولي واسمون بگن كه چه كشفشون شد از اين سير و سلوك ... راستي ناقلا يادت باشه سوقاتي ها رو بايد قسمت كني باهامون نكنه تهنا تهنا يواشكي بقاپيشون شيطون بلا ...
اميدوارم كه هميشه سايه مادر نازنين و بزرگوارت بالاي سر شما و خانواده محترمتون باشه عزيزم
طبق معمول هميشه با اومدن به وبلاگ قشنگت باروني شدم مثل بارون عشق مثل خودت
خب مراقب خودت باش عزيزم
دعا و نماز واسه والدين هم فراموش نشود
آرزو مي كنم يه روزي مادر بشي تا اينكه بهشت رو زير پاهات به خوبي احساس كني...
دوستدار و ارادتمند تو و تنهايي دلت : شايان